تعامل و تماس بین ملت ها می تواند تفاهم متقابل فرهنگی و خلاقیت هنری را ارتقاء دهد و موجبات خلاقیت هنری و یک ارتباط سودمند را میان کسانی که در رشته های مشابه فعالیت دارند فراهم آورد. نمونه ای از نوع تعاملات اجرای اثری از هوشیار خیام، یک آهنگساز جوان ایرانی است که کار او به وسیله ارکستر مجلسی دولوث به اجرا در آمد. ارکستر مجلسی “لیک سوپریور”(LSCO) در شهر دولوث، مینه سوتا، با موفقیت بسیار اثر موسیقی هوشیار خیام را که در تهران زندگی می کند، در ماه ژوئیه امسال به مورد اجرا گذاشت.
ارکستر مجلسی لیک سوپریور که در سال ۱۹۸۷ بنیانگذاری شده توانسته است با کار حرفه ایش جایگاه ممتازی برای خود به دست آورد و برنده جایزه با اهمیت آهنگسازان، نویسندگان و ناشران شود. کنسرت های LSCO آمیزه ای از کار استادان گذشته و آهنگسازان زنده را تشکیل می دهند و در برگزاری آنها هنرمندانی از دیگر سبک ها نیز مشارکت دارند.
هوشیار خیام، آهنگساز جوان ایرانی، که کار او به وسیله ارکستر مجلسی دولوث به اجرا در آمد، آموزش موسیقی خود را از سه سالگی با تمرکز بر نواختن پیانو آغاز کرد، و تحصیلات تخصصی اش را در انگلستان و ایالات متحده به پایان رسانیده در سال های اخیر در محافل بین المللی موسیقی کلاسیک نام و آوازه ای برای خود کسب کرده است. خیام که از کارشناسان موسیقی ایرانی نیز هست پس از به پایان رساندن دوره لیسانس در مدرسه موسیقی ترینیتی کالج انگلستان و گرفتن مدرکی در همان سطح ازدانشگاه هنر در ایران، برای ادامه تحصیل عازم ایالات متحده شد و دانشنامه های فوق لیسانس و دکتری خود را در رشته موسیقی از دانشگاه هنرهای سین سیناتی در ایالت اوهایو دریافت کرد.
ارتباط و همکاری دو موسیقی دان از دو سوی جهان از طریق اینترنت و رسانه های اجتماعی، یادآور نقش بسیار با اهمیت فناوری در امکان پذیر ساختن تعامل در سطح مردم است. این همکاری و تعامل بی سابقه فرهنگی که توجه زیادی را به خود معطوف داشت هنگامی آغاز شد که وارن فریزن، رهبر و مدیر هنری ارکستر مجلسی “لیک سوپریور” برای کنسرتی به شش دقیقه موسیقی تکمیلی نیاز پیدا کرد.
فریزن در مصاحبه ای با رادیو ملی عمومی مینه سوتا می گوید: “بنا بر این من به یوتوب مراجعه کردم و به جستجوی قطعاتی مرکب از پیانو و سازهای زهی برآمدم تا ببینم چه چیزی می توانم پیدا کنم.”
او نزدیک به هزار قطعه را بررسی کرد و به بخش هایی از ده ها نمونه گوش داد، و چنین بود که به قطعه ای زیر عنوان “شیشه رنگین”، کار آهنگسازی با نام نا آشنای هوشیار خیام رسید که تا آن روز هرگز به گوشش نخورده بود. در این مرحله او حتی نمی دانست که این آهنگساز در ایران زندگی می کند. آنچه می دانست این بود که از آن قطعه خوشش آمده است. ارکستر مجلسی “لیک سوپریور” قطعه را اجرا کرد و از آنجا بود که پیوند دوستی میان رهبر ارکستر شصت و دوساله آمریکایی و آهنگساز سی و شش ساله ایرانی آغاز شد.
بنا بر گزارش رادیوی ملی عمومی مینه سوتا، خیام پس از گوش دادن به اجرای ارکستر مجلسی شهر دولوث به شدت تحت تأثیر “قدرت فوق العاده نوازندگان ارکستر که در واقع قادرند ریتم های ایرانی را با دقت و استادی بنوازند” قرار گرفت.

چندی بعد از این جریان بود که فریزن ساختن آهنگ جدیدی را به خیام سفارش داد و او “کلیله” را بر اساس یک افسانه قدیمی ایرانی است نوشت. این قطعه در ژوئیه امسال به وسیله ارکستر مجلسی “لیک سوپریور” به اجرا در آمد و به گرمی از سوی شنوندگان مورد استقبال قرار گرفت. خیام در توصیف “کلیله” گفت: “این کار برای من چیزی بیش از یک سفارش حرفه ای بود. من شخصا بر این باورم که “کلیله” چیز عمیق تری را از پیوند میان من به عنوان یک ایرانی و این ارکستر عالی در آمریکا به معرض نمایش می گذارد.” بنا به توضیح فریزن، خیام موسیقی را برای یک ارکستر مجلسی و گروهی از همسرایان جوان نوشت. آهنگساز در این قطعه اشعاری از سرایندگان معروف ایرانی قرن سیزدهم، سعدی و مولوی را گنجانیده است.
خیام معتقد است که موسیقی برتر از سیاست است و می تواند مردم تمامی کُره خاکی را به هم نزدیکتر کند. دَن کریکر از رادیوی ملی عمومی مینه سوتا از خیام چنین نقل قول می کند: “من امیدوارم و به آینده چشم دوخته ام، همچنانکه می بینم در آمریکا نیز نگاه هنرمندان به آینده و به درک کامل هنرها و فرهنگ متقابل دوخته شده است.”
همانگونه که آهنگساز ایرانی در سخنان خود اشاره کرده، این داستان افزوده بر نشان دادن سودمندی ها و آثار مثبت ارتباط و تعامل مستقیم در سطح مردم، گواه صادقی بر جهانی بودن زبان موسیقی و اهمیت تفاهم فرهنگی میان ملت ها است.