دوستداران ورزش در سراسر جهان مسابقات جام جهانی زنان را که در ۶ ژوئن در کانادا آغاز شدند، دنبال می کنند. بهترین تیم های فوتبال زنان از بیست و چهار کشور برای راه یافتن به مسابقه نهایی که در ۵ ژوئیه برگزار خواهد شد، با یکدیگر رقابت می کنند.
برای به کار بردن اصطلاحات محبوب ترین ورزش جهان، لازم نیست حتما فوتبال بازی کنید. می توانید هر کدام از این اصطلاحات را که در زبان انگلیسی از فوتبال الهام گرفته اند یاد بگیرید و از آنها استفاده کنید:
Keep one’s eye on the ball
معنی: تمرکز/ توجه را کاملا بر کار در دست یا هدف نگه داشتن.
کاربرد محاوره ای:
“I know the workload at medical school is tough, but it’s important to keep your eye on the ball. Remember, you’ll be a doctor in a few years.”
“می دانم حجم کار در دانشکده پزشکی خیلی سنگین است، ولی مهم است که تمرکزت را بر هدف نهایی نگه داری. یادت باشد، چند سال دیگر دکتر می شوی.”
Kick (something) around
معنی: اغلب در یک گروه، راجع به ایده/ موضوعی به طور غیررسمی صحبت کردن.
کاربرد محاوره ای:
“We need to figure out the best way to advertise our newest product. Let’s kick some ideas around this afternoon at our meeting.”
“باید بهترین راه را برای تبلیغ تازه ترین کالاها پیدا کنیم. بیایید در جلسه امروز بعد ازظهر ایده هایمان را رد و بدل کنیم .”
Blow the whistle (on someone)
معنی: گزارش خطای یک فرد به مقامات؛ گزارش یک مورد فساد یا وضعیت نادرست.
کاربرد محاوره ای:
“Jeff was stealing money from the company. I had to blow the whistle on him. I reported him to management.”
“جف از شرکت پول می دزدید. باید مدیریت را از کار او مطلع می کردم. کارش را گزارش دادم.”
Know the score
معنی: آگاه بودن از همه واقعیت های مهم وضعیت.
کاربرد محاوره ای:
“Don’t try to lie to me. I know the score.”
“سعی نکن به من دروغ بگی. از همه چیز خبر دارم.”
Get the ball rolling
معنی: شروع یک فعالیت؛ آغاز یک کار.
کاربرد محاوره ای:
“My essay is due in a week. I need to get the ball rolling and write it.”
“برای ارائه رساله ام تا هفته دیگه بیشتر مهلت ندارم. باید شروع کنم به نوشتن.”
Be on the ball
معنی: هوشیار بودن؛ آمادگی داشتن؛ کارآمد بودن.
کاربرد محاوره ای:
“Seoyeon is an organized and intelligent employee. She’s really on the ball.”
“او کارمند مرتب و با هوشی است. حواسش به همه چیز است.”
بیشتر بیاموزید
اصطلاحات دیگر در مکالمات روزمره آمریکایی به حیوانات، رنگ ها، درخت ها، و آزادی، پول ، و آب اشاره می کنند. ShareAmerica مجموعه مقالاتی را برای آموزش گفتگوهای روزمره ارائه می کدهد که می توانید از آنها برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده کنید.
تارنمای انگلیسی آمریکایی دارای منابع گوناگون رایگان برای نوآموزان و معلمان زبان انگلیسی است. مطالب آموزنده ای نیز در صفحه فیس بوک انگلیسی آمریکایی در دسترس هستند.
