تصور کنید که شغل شما مستلزم ساعت ها صرف وقت برای زنگ زدن به افراد کاملا ناشناس و تکرار دوباره و چند باره یک پیام باشد. و تصور کنید که علاوه بر انجام این کار، روزانه (فارغ از شرایط آب و هوایی) چندین کیلومتر راه بروید تا در خانه های مردم را زده و از آنها در مورد ترجیحات انتخاباتیشان سوال کنید. تصور کنید که، محض تنوع، هزاران پیام را برای فرستادن با نامه به صورت دستنویس نوشته و مردم را تشویق کنید که در روز انتخابات رای بدهند.

حالا تصور کنید که دستمزدی هم نمی گیرید.

در حال حاضر هزاران آمریکایی با شوق و هیجان همین کار را انجام می دهند. آنها داوطلبانه در یکی از کمپین های انتخابات ریاست جمهوری کار می کنند. حتی سن برخی از آنها آن قدر کم است که خودشان نمی توانند رای بدهند. چرا آنها این کار را می کنند؟

نیکولی امبروز، یک داوطلب پیشین حزب جمهوریخواه، که رییس بازنشسته فدراسیون ملی جوانان جمهوریخواه است، می گوید که انگیزه او ناشی از تمایل شدیدش برای تغییر بود – و این همچنان مهمترین عامل محرکه داوطلبان کنونی کمپین های انتخاباتی است.

نیکولی امبروز و داوطلبان همراه او (عکس اهدایی از نیکولی امبروز)

امبروز گفت: “اگر تمایل داشته باشید و یک کمپین انتخاباتی به خوبی سازمان یافته باشد که بتواند شما را به خدمت بگیرد، شما می توانید موجب رقم خوردن چیزهای فوق العاده ای شوید. شما می توانید به جای این که کلافه باشید و در کنج خانه نشسته و مدام شکایت کنید، بیرون بزنید و موجب ایجاد تفاوت شوید.”

اختصاص دادن وقت و تلاش شما موجب می شود که دیدگاه های شما بیشتر از زمانی که شما فقط رای دهنده هستید، مدنظر قرار بگیرند – وی گفت: “شما همچنین می توانید روی صدها، و شاید هزاران نفر از مردم تأثیر بگذارید.”

شجاعت و رفاقت

گریس چوی، یکی از داوطلبان پیشین حزب دموکرات، در سال ٢۰۰۸ آخر هفته های خود را صرف این می کرد که از محل کار خود در نیویورک به پنسیلوانیا برود و در آن جا در خانه های مردم را بزند و از ساکنان آنها بپرسد که آنها قصد دارند چگونه رای بدهند. او تازه دانشگاه را تمام کرده بود و باراک اوباما، که در آن زمان نامزد انتخابات بود، انگیزه فراوانی به او بخشیده بود. او هیجان داشت و می خواست “در بهبود بخشیدن به جامعه محلی که ما در آن زندگی می کنیم نقشی داشته باشد.”

گریس چوی به داوطلبان انتخاباتی حزب دموکرات که در حال آماده شدن برای رفتن به در خانه های مردم هستند، راهنمایی های لازم را ارائه می دهد. (عکس اهدایی از گریس چوی)

چوی که یک آمریکایی کره ای تبار نسل دومی است، زمانی که متوجه شد بسیاری از اعضای جامعه محلی او برای رای دادن نام نویسی نکرده اند به اهمیت مشارکت مدنی پی برد. اطلاعات بسیار اندکی در مورد نامزدها و یا در مورد مسائل انتخاباتی به زبان کره ای وجود داشت.

 

برای یک فرد تازه کار گفتگو کردن با غریبه ها دم در خانه هایشان می تواند دلهره آور باشد. او گفت: “من در مورد دلایل خود برای پشتیبانی از رئیس جمهور، و نیز درباره تجربه شخصی خود و این که چرا من زمان شخصی خود را جلوی در خانه های آنها می گذرانم، صحبت می کنم. وقتی شما در مورد داستان زندگی خودتان صحبت می کنید آنها نمی توانند به سادگی آن را رد کرده و بی اعتنا از کنارتان بگذرند.”

برای چوی و امبروز لحظات سرگرم کننده کار داوطلبانه هنوز هم برجسته هستند. امبروز گفت که گذراندن ساعات طولانی با داوطلبان دیگر و تلفن زدن و توزیع اعلامیه ها و مطالب انتخاباتی زیر بارش باران همه و همه موجب ایجاد یک رابطه دوستی برای تمام مدت عمر “و ماجراهای خنده داری که آنها می توانند در ادامه زندگی خود برای یکدیگر تعریف کنند” شده است.

گذشته از رفاقت، احساس نیرومندی وجود دارد مبنی بر این که آن ساعات [کار داوطلبانه] در واقع موجب ایجاد تغییر شده است.

چوی گفت: “من می دانستم که هر یک از آرا اهمیت دارد. همه آن تلفن زدن ها و در زدن هایی که من انجام دادم در مقایسه با مجموعه عظیم داوطلبان همانند قطره ای در دریا بود. اما می دانستم که هر رای، هر حوزه انتخاباتی، و هر ایالت اهمیت دارد. … من در چیزی بزرگتر از خودم مشارکت می کردم.”

امبروز نیز این چنین جمع بندی کرد: “[فعالیت داوطلبانه] کاری فوق العاده و انرژی زا است.”