نویسنده این مقاله فاطمه بانو، دانشجوی پاکستانی است که از طریق یک برنامه مبادله ای ایالات متحده در کالج محلی ادموندز در لینوود، واشنگتن مشغول تحصیل است.
یکی از دوستانم اخیرا از من پرسید: “فاطمه حالا که در آمریکا تحصیل می کنی چه کارهایی را برای اولین بار در زندگیت انجام داده ای؟”
فهرست “اولین های” من طولانی است. این فهرست قایقرانی، کوه نوردی، اسکیت بازی، بولینگ، فوتبال، والیبال، دوچرخه سواری، کنده کاری روی کدو تنبل و فعالیت های دیگر را در بر می گیرد.

دوچرخه سواری تا ساحل در ادموندز، واشنگتن، یکی از بهترین تجربیات زندگی من بوده است. (در بچگی من همیشه می خواستم دوچرخه سواری یاد بگیرم، ولی خانواده ام به من اجازه نمی دانند.) در پاکستان رفتاری که با مردها و زن ها می شود یکسان نیست؛ غالبا زندگی به نحوی که برای مردها ممکن است، برای زن ها امکان پذیر نیست. در ایالات متحده من این فرصت را پیدا کرده ام تا کارهای بیشتری بکنم. آزادی بیان بیشتر و محدودیت های کمتر به من امکان داده اند تا عقاید خودم را بیان کنم.

من به خانواده ام وابسته بودم، اما در اینجا اعتماد به نفس و استقلال بیشتری پیدا کرده ام.
ویلیام جیمز، فیلسوف آمریکایی می گوید: “اگر بتوانید طرز فکر خود را تغییر دهید، می توانید زندگی تان را تغییر دهید.” و من تغییر مثبتی را در طرز دید خود می بینم که بر تمام زندگی ام تأثیر خواهد گذاشت.
اینجا هر روز فرصتی برای یادگرفتن چیزی دست می دهد. برای مثال، من یاد گرفتم که با همه همتایان خود کار کنم و این حالا به جای ترس، در من نیروی بیشتری ایجاد می کند.
البته، از اینکه امکان تحصیل برای من وجود دارد خوشحالم، صرفنظر از اینکه کجا باشد. در کشور من بعضی از بکن و نکن های کهنه با کمک زنان تحصیل کرده کنار گذاشته می شوند.
پاکستان در حال تغییر و تحول است. اگرچه به طور سنتی مردها به عنوان قیم و نان آور تلقی می شوند، ولی من توانسته ام از لحاظ مالی به خانواده ام کمک کنم.
ولی پاکستان چیزهایی دارد که امیدوارم همواره به همان صورتی که هستند باقی بمانند، ازجمله نظام همبستگی خانوادگی که به من این امکان را می دهد تا از پدر و مادرم در خانه به همان نحوی که آنها از پدر و مادر خود مراقبت کردند مواظبت کنم. من بسیاری چیزها را درباره فرهنگ پاکستان از “شلوار کامیز” یعنی فرهنگ پوشاکی ما گرفته تا نحوه سلام و درود به زبان اردو و اصول اسلام را با دوستان آمریکاییم به اشتراک گذاشتم. من حتی دوستانم را با غذاهای پاکستانی نظیر بریانی، کاری و کباب، آشنا کرده ام تا آنها هم به نوبه خود “اولین” هایشان را تجربه کنند.