
شش دانشجوی بین المللی با یکدیگر آشنا می شوند. وجه مشترک آنها این است که همه دانشجویان بین المللی هستند و برای یک ترم در ایالات متحده تحصیل می کنند. در طول این ترم، آنها تسلط بیشتری بر زبان انگلیسی پیدا می کنند و درباره فرهنگ ایالات متحده و رشته های تحصیلی شان مطالب بیشتری می آموزند. مجموعه جدید گفتگوهای روزمره این شش دانشجوی و تجربه هایشان را در طول ترم تحصیلی در یک دانشگاه آمریکایی پوشش خواهد داد.این گفتگوها برای سطح متوسط یا بالاتر آموزش انگلیسی مناسب هستند.
In this conversation, two students (Akinyi and Lee) talk about the world economy and women’s role in it.
لی: Whenever I see your microecon homework, it seems like a different language.
آکین یی: It’s not so bad. I’m interested in the world economy, but microecon helps me understand how individuals affect the markets which affect the world economy.
لی: I can understand that. Consumer decisions affect the environmental health of the world. What part of the global economy are you most interested in?
آکین یی: I’m really interested in women as part of the global marketplace. Women are becoming more important as consumers, entrepreneurs, managers and investors. Their purchasing power will keep increasing as more women are educated and enter the workforce.
لی: Does educating more women and girls make a big difference in a country’s economy?
آکین یی: Absolutely. Evidence shows that educating girls will boost the prosperity of a country. Better educated women are more productive. And their children are healthier and also better educated.
لی: It’s definitely a win-win.
حالا بگذارید نگاه دوباره ای به اصطلاحات به کار رفته بیندازیم
Microecon : مخفف microeconomics. اقتصاد خرد. بخشی از علم اقتصاد که به مطالعه منحصر به فرد اقتصاد، تجزیه و تحلیل بازار، رفتار مصرفکنندگان و خانوارها و بنگاهها میپردازد.
market : بازار. در عرصه اقتصاد، بازار یک نظام مبادله (خرید و فروش) کالا یا خدمات است.
A consumer: مصرف کننده و اغلب خریدار کالا یا خدمات.
Global marketplace: بازار جهانی. این عبارت برای تمام خریداران کالا و خدمات در همه کشورهای جهان به کار گرفته می شود.
An entrepreneur: کارآفرین؛ کسی که با وجود خطر خسارت کار جدیدی را برای کسب درآمد راه اندازی می کند.
An investor: سرمایه گذار؛ کسی که با پولش پول می سازد. برای مثال از طریق خرید سهمی از یک شرکت، یک ملک، و غیره.
Purchasing power: قدرت خرید. توانایی یک فرد برای خدید کالا یا خدمات.
The workforce: نیروی کار. تعداد افرادی که در یک کشور دارای سن و توانایی کار هستند.
To boost : تقویت کردن. افزایش دادن. بهبود بخشیدن.
Prosperity : کامیابی. موفق بودن به خصوص از لحاظ مالی.
Productive : پر بار. پر حاصل. دست یافتن به نتایج خوب.
A win-win situation- به طور مخفف a win-win: وضعیت برد- برد. وضعیتی که نتیجه آن برای همه طرف های درگیر مثبت و خوب است.
می خواهید بیشتر انگلیسی یاد بگیرید؟ مطالب ما به شما کمک می کنند.
تارنمای انگلیسی آمریکایی منابع رایگان گوناگونی را برای آموزگاران و نوآموزان زبان انگلیسی ارائه می دهد. مطالب آموزشی برای زبان آموزان روزانه در صفحه فیسبوک انگلیسی آمریکایی ارائه داده می شوند. گفتگوهای روزمره توسط هایدی هولند، کارمند ارشد برنامه های زبان انگلیسی در اداره امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه تنظیم شده اند.