گفتگوهای روزمره برای نوآموزان انگلیسی: در رستوران [با فایل صوتی]

گروهی از دوستان دور میز نشسته و به غذا نگاه می کنند. (Thinkstock)

شش دانشجوی بین المللی با یکدیگر آشنا می شوند. وجه مشترک آنها این است که همه دانشجویان بین المللی هستند و برای یک ترم در ایالات متحده تحصیل می کنند. در طول این ترم، آنها تسلط بیشتری بر زبان انگلیسی پیدا می کنند و درباره فرهنگ ایالات متحده و رشته های تحصیلی شان مطالب بیشتری می آموزند. مجموعه جدید گفتگوهای روزمره این شش دانشجوی و تجربه هایشان را در طول ترم تحصیلی در یک دانشگاه آمریکایی پوشش خواهد داد.این گفتگوها برای سطح متوسط یا بالاتر آموزش انگلیسی مناسب هستند.

در این مکالمه، دانشجویان (آجای، لوسیا، و یانا) به رستورانی می روند که متعلق به خانواده دوستشان (کیلا) است. آنها درباره غذای آن رستوران و همچنین رستوران های دیگر در شهر صحبت می کنند که غذاهای کشورهای مختلف جهان را به مشتریان ارائه می دهند.

آجای: This food is so much better than the food in the dining hall!

کیلا: Of course it is. My grandmother cooks all of the food, and it’s the best Ethiopian food in the city. I’m biased, of course!

لوسیا: Well, I tend to agree with you. This is the best meal I’ve had in a long time.

کیلا: Of course.

یانا: Agreed! I didn’t think I’d come all the way to the U.S. to have amazing Ethiopian food.

کیلا: Welcome to the U.S.! Because the country is so multicultural, there are fantastic restaurants serving delicious dishes from all over the globe.

یانا: Even from my country?

کیلا: Most likely. This is a large, cosmopolitan city. There are people from all over the world, and some of those people own restaurants.

آجای: How about next week we try a different restaurant? One that serves food from one of our home countries?

لوسیا: Sounds good. But first, I would like dessert. Kayla, what do you have?

حالا بگذارید نگاه دوباره ای به اصطلاحات به کار رفته بیندازیم

dining hall: سالن غذاخوری مدرسه یا دانشگاه.

To be biased: پیش داوری. در اینجا، جنبه مثبت دارد. کایلا معتقد است که دست پخت مادر بزرگش از همه بهتر است.

 

To be biased against:  با جنبه منفی، پیش داوری یا تعصب علیه چیزی یا کسی. برای مثال:

He is biased against women; he believes women are not as smart, hard-working, etc., as men.

 

To be biased toward : پیش داوری یا طرفداری از چیزی یا کسی. برای مثال:

The professor was biased toward older students; the professor often helped older students study and gave them better grades.

 

meal: یک وعده غذا.

 

dish: غذایی که برای صرف در یک وعده غذا به طور خاصی تهیه می شود.

main dish: غذای اصلی.

Side dishes: غذای فرعی.

:A cosmopolitan city  شهری است که مردمان از نقاط بسیاری از جهان در آن زندگی می کنند.

I would like…  : یک اصطلاح برای دستور غذا در رستوران. برای مثال:

I would like the fish. I would like a small coffee, please

What do you have?: سوالی که برای اطلاع یافتن دقیق از غذا یا نوشیدنی هایی که یک رستوران ارائه می دهد، پرسیده می شود.

می خواهید بیشتر انگلیسی یاد بگیرید؟ مطالب ما به شما کمک می کنند.

تارنمای انگلیسی آمریکایی منابع رایگان گوناگونی را برای آموزگاران و نوآموزان زبان انگلیسی ارائه می دهد. مطالب آموزشی برای زبان آموزان روزانه در صفحه فیسبوک انگلیسی آمریکایی ارائه داده می شوند.  گفتگوهای روزمره توسط هایدی هولند، کارمند ارشد برنامه های زبان انگلیسی در اداره امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه تنظیم شده اند